معین زد
آبان ۲۸, ۱۴۰۰
دیدی پاییزو
دیدی پاییزو بونمو حس میکنی خیسی گونمو حس میکنی تنهاییتو باهام نصف میکنی دیدی دوتا چشم بارونمو قدم زدنای آرومم یادته بهت میگفتم خانوممو الان کجایی که داغونمو دیدی چقدر سرده دست همه کسی به کسی نمیگه گرمه دمت درد ما شده ... ادامه مطالب »
آبان ۲۸, ۱۴۰۰ ۰
آبان ۲۸, ۱۴۰۰
دیدی پاییزو
دیدی پاییزو بونمو حس میکنی خیسی گونمو حس میکنی تنهاییتو باهام نصف میکنی دیدی دوتا چشم بارونمو قدم زدنای آرومم یادته بهت میگفتم خانوممو الان کجایی که داغونمو دیدی چقدر سرده دست همه کسی به کسی نمیگه گرمه دمت درد ما شده ... ادامه مطالب »
آبان ۲۸, ۱۴۰۰ ۰
مهر ۱۱, ۱۴۰۰
طعنه
تنهایی میخواد دلم نم بارونو من برم شبم پرسه زنون چرا همش حدس و گمون هی چرا بی خبری ازم چرا میری سریع نزن لگد زیر خاطره هامون تو با فاصله هامون دلتنگ بودمو بارون بهونه شد بارید و کوچه ها دیوونه ... ادامه مطالب »
مهر ۱۱, ۱۴۰۰ ۰
مهر ۱۱, ۱۴۰۰
طعنه
تنهایی میخواد دلم نم بارونو من برم شبم پرسه زنون چرا همش حدس و گمون هی چرا بی خبری ازم چرا میری سریع نزن لگد زیر خاطره هامون تو با فاصله هامون دلتنگ بودمو بارون بهونه شد بارید و کوچه ها دیوونه ... ادامه مطالب »
مهر ۱۱, ۱۴۰۰ ۰
مرداد ۱۸, ۱۳۹۹
پرسه
من عاشقانه شاعرم به موی پر کلاغیت و پرسه میزنم تو را همیشه در حوالیت همیشه میپرستمت که هر که جز تو پوچ بود زمزمه کن به گوش من که رفتنت دروغ بود گذشت و من هنوز هم چگونه میشود بگو که دست و ... ادامه مطالب »
مرداد ۱۸, ۱۳۹۹ ۰
تیر ۱۳, ۱۳۹۹
شما دمتون گرمه
هیشکی مثه تو حالِ منو نمیدونه احوالمو صبح به صبح که پا میشه چشام با تو خوب و خوشحالمو با تو میشه پروانه شد و به گلا بوسه زد بودنتو هی جشن گرفت تا هفت هشت روز بعد با تو میشه تا صبح ... ادامه مطالب »
تیر ۱۳, ۱۳۹۹ ۰
تیر ۱۳, ۱۳۹۹
شما دمتون گرمه
هیشکی مثه تو حالِ منو نمیدونه احوالمو صبح به صبح که پا میشه چشام با تو خوب و خوشحالمو با تو میشه پروانه شد و به گلا بوسه زد بودنتو هی جشن گرفت تا هفت هشت روز بعد با تو میشه تا صبح ... ادامه مطالب »
تیر ۱۳, ۱۳۹۹ ۰
تیر ۱۳, ۱۳۹۹
دریابم
آمده ام خسته به مهمانیت از همه کندم که همه فانی اند تشنه خودم روی خودم آب بست بر سرِ این سفره مرا آب هست لب به غذایی نزدم قاضیم هر چه تو نانم بدهی راضیم قصه میان من و تو فرق داشت با آنکه برا ... ادامه مطالب »
تیر ۱۳, ۱۳۹۹ ۰
تیر ۱۳, ۱۳۹۹
دلم برات تنگ میشه
این بار که برگشتی بازم خدارو شکر با هم دوتا فیلمو تو سینما دیدم باهم دوتا کافه باهم غذا پختیم گفتم دوست دارم گفتم تو هم گفتی ترکم که میشتی رو زین موتور تو شهر هی زمزمه میکردی با عشق در گوشم انگار میدونستیم از ... ادامه مطالب »
تیر ۱۳, ۱۳۹۹ ۰
تیر ۱۳, ۱۳۹۹
دلم برات تنگ میشه
این بار که برگشتی بازم خدارو شکر با هم دوتا فیلمو تو سینما دیدم باهم دوتا کافه باهم غذا پختیم گفتم دوست دارم گفتم تو هم گفتی ترکم که میشتی رو زین موتور تو شهر هی زمزمه میکردی با عشق در گوشم انگار میدونستیم از ... ادامه مطالب »
تیر ۱۳, ۱۳۹۹ ۰
- 1
- 2