Header

دختر دربار

از تو بله میخواهم و این کل جواب است

با سر بده حتی تو جوابم که حساب است

عشقت به دلم ثانیه ای بند دلم باش

دردت به سرم بی نفست خانه خراب است

با من قدمی تا لب ساحل شده بردار

دست از سر این عاشق باطل شده بردار

یک لحظه بمان بعد برو شب شده برگرد

دیوانه کن این شب زده را دختر دربار

من چای بریزم تو فقط امر بفرما

این عشق بجوشد بشود زلزله درما

تو باز بخندی و لپت چال بیوفتد

من کیف کنم گرم شوم در دل سرما

من کیف کنم گرم شوم در دل سرما

از روسری ات رنگ بپاشان به جهانم

بند آمده از دیدنت آن لحظه زبانم

قلبت به دلم وصل وصالت به دلم ماند

اسمت به لبم پینه و روحت به روانم

دردت بزند صاعقه هر لحظه به جانم

صد سال دگر هم به چنین حال بمانم

آن گوشه فنجان که مرا با تو کسی دید

باید به همین حال در آن فال بماند

من چای بریزم تو فقط امر بفرما

این عشق بجوشد بشود زلزله درما

تو باز بخندی و لپت چال بیوفتد

من کیف کنم گرم شوم در دل سرما

من کیف کنم گرم شوم در دل سرما

 

**

همچنین ممکن است دوست داشته باشید...

0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *